نگـــــــران نباش،
حــــال مـــن خـــــــوب اســت بــزرگ شـــده ام … دیگر آنقـــدر کــوچک نیستـم که در دلــــتنگی هـــایم گم شــــوم آمـوختــه ام، که این فـــاصــله ی کوتـــاه، بین لبخند و اشک نامش ” زندگیست ” آمــوختــه ام که دیگــر دلم برای ” نبــودنـت ” تنگ نشــــود… راســــــتی، بهتــــــــــر از قبل دروغ می گویــــم… ” حــــال مـــن خـــــــوب اســت ” … خــــــوبِ خــــوب… ![]() ![]() خنده ام میگیرد وقتی پس از مدت ها بی خبری
بی آنکه سراغی از این دل آواره بگیری می گویی :
" دلم برایت تنگ است "
یا مرا به بازی گرفته ای . . .
یا معنی واژه هایت را خوب نمی دانی . . .
"دلتنگی" ارزانی خودت . . .
مرد نیستم اگر مردانه پای عشـــــــــــــــقم نایستم!
مطمئن باش و برو ضربه ات کاري بود
از همان روزی که دست حضرت قابیل گشت آلوده به خون حضرت هابیل از همان روزی که فرزندان آدم زهر تلخ دشمنی در خون شان جوشید آدمیت مرد گرچه آدم زنده بود از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند آدمیت مرده بود بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب گشت و گشت قرنها از مرگ آدم هم گذشت ای دریغ آدمیت برنگشت...
خدایا....
گاه دلتنگ میشوم.... دلتنگ تر از همه دلتنگی ها.... گوشه ای مینشینم و اشک میریزم.... و باختنها و صدای شکستن ها را میشمارم.... من کدامین امید را نا امید کردم و کدام خواهش را نشنیدم و به کدام دلتنگی خندیدم که چنین غمگینم....... ![]() بس که باریده دیگر حتی تحمل نور مهتاب را ندارد ... آخ که چقدر تنهایم ... دل بیچاره ام بس که سنگ صبورم بوده خرد شده و انگشتانم بس که برایت نوشته خسته شده است ... رو به روی آینه نشسته ام آیا این منم ؟ شکسته .... پیر تنها.... تو با من چه کردی ؟ شاید این آخری زمزمه های دلتنگی ام باشد و دیگر هیچ نخواهم گفت .... اما منتظرم انتظار دیدن دوباره ی تو برای من زندگی دوباره ای است ... پس برگرد ... عاشقانه برگرد برای همیشه برگرد... دوباره می شکند ... چشمانم كاش ميدانستي در اين كويرتنهايي تورا داشتن حس خيس باران است دختر پسری با سرعت 120کیلومتر سواربر موتور سیکلت
دختر:آروم تر من می ترسم
پسر نه داره خوش میگذره
دختر:اصلا هم خوش نمی گذره تو رو خدا خواهشمیکنم خیلی
وحشتناکه
پسر:پس بگو دوستم داری
دختر:باشه باشه دوست دارم حالا خواهش میکنم آروم تر
پسر:حالا بغلم کن(دختر بغلش کرد)
پسر می تونی کلاه ایمنی منو بذاری سرت؟داره اذیتم می کنه.
و....
روزنامه های روز بعد:موتور سیکلتی با سرعت 120کیلومتر بر
ساعت به ساختمان اثابت کرد موتور سیکلت دو نفر
اول سر پایینی پسر متوجه شد ترمز بریده اما نخواست
دوستش داره(برای آخرین بار) چه شبهایی با رویای تو خوابیدم نفهمیدی
چه شبهایی که اسم تو رو لبهام بود
نمیشنیدي
چه شبهایی که اشکامو به تنهایی نشون دادم
از عمق فاصله آروم واسه تو دست تکون دادم
چه شبهایی با شب گردی
شبو تا صبح می بردم
نبودی ماه جون می داد
نبودی بی تو میمردم
چه شبهایی دعا کردم یه کم
این فاصله کم شه
یه بار دیگه نگاه من تو رویاهات مجسم شه
توی این خونه یخ می بست تن سرد سکوت من
چه قدر جای تو خالی بود
چه شبهای بدی بودن
گذشتن عمرو بردن
حالا من موندم و حسرت
چه قدر بی رحمه این دنیا
به این تقدیر بد لعنت...............
سهم من از تو این دقایق شد
این لحظه های تلخ دلسردی
کوتاهن این سالا با اینکه تو
آهسته با من زندگي كردي
ای کاش می دیدم که بازم داری
با ساعت و تقدیر میجنگی
ای کاش تو این سال میگفتن
صد سال تاخیر داره دلتنگی
دارم یه کم وقت میکشم شاید
بپره عطر رفتن از لحظه
آهسته تر بکش نفسهاتو
این طور جدایی آخرین مرزه
دارم یه کم وقت میکشم شاید
جاموندی از این رفتن دلگیر
من با حضور گریه فهمیدم
دنیا ما رو فرخته به تقدیر
حالا که تو مسیر تنهایی
ناچاری که از روی دل من رد شی
بگو که هر چی خاطره داری
بعد از خودت به من تو می بخشی
نظر تو مفهوم این فرمول چیه؟؟؟؟ . . . . .
ادامه مطلب
+نوشته شده در چهار شنبه 6 بهمن 1391برچسب:هروقت از دست كسي يا چيزي ناراحت شدي فقط يك لحظه به نبودنش فكر كن, ساعت13:45توسط nikoo |
|
About![]()
به وبلاگ من خوش آمدیددوستای خوبم.امیدوارم خوشتون بیاد و دوباره به من سر بزنید.
Home
|
| |
نام : | |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 15
بازدید هفته : 23
بازدید ماه : 36
بازدید کل : 41386
تعداد مطالب : 23
تعداد نظرات : 21
تعداد آنلاین : 1
Alternative content